سوالات متداول

سوالات متداول بپرسید.

همه ما به لطف تربیتمان، بارهای زیادی حمل می کنیم. اکثریت مردم یک سریال باورهای خود محدود کننده را با خود حمل می کنند که به طور مطلق موفقیت را متوقف می کند و آنها را از آن باز می دارد. چیزهایی مانند "من به اندازه کافی خوب نیستم"، "من به اندازه کافی باهوش نیستم"، "من به اندازه کافی خوش شانس نیستم"، و بدترین آنها، "من لایق نیستم" تنها تعدادی از باورهای خود محدود کننده هستند. مواجه شده ام. ما آنها را مانند سنگ در یک کوله پشتی با خود حمل می کنیم و سپس از آنها برای خرابکاری در موفقیت خود استفاده می کنیم. بنابراین، چقدر پیچ خورده است؟

هر بار که ایراد می گرفت، در ستون مربوطه علامت می زد. او هر هفته توجه خود را بر فضیلت متفاوتی متمرکز می کرد. با گذشت زمان، از طریق تکرار، او امیدوار بود که روزی لذت «مشاهده یک کتاب پاک» را تجربه کند. او می گوید که سال ها این معاینه شخصی را انجام داده است. برای اینکه کار را به طور کامل انجام دهد، تصمیم گرفت که هر فضیلت و یک چهارم اهمیت آن را یکی یکی امتحان کند. او با اعتدال شروع کرد، که شامل تعدیل هر لذت یا تمایل به ایجاد عادات نامطلوب بود.

فضیلت دیگری که فرانکلین به صورت متوالی انجام داد عبارت بود از: سکوت، نظم، حلم، صرفه جویی، صنعت، اخلاص، عدالت، میانه روی، پاکیزگی، آرامش، عفت و فروتنی. برای دستور خلاصه، او یک طرح کوچک از استفاده از وقت خود را هر روز دنبال کرد. از ساعت پنج تا هفت صبح هر روز به توجه شخصی بدن، خواندن دعای کوتاه، فکر کردن به امور و تصمیمات روز، مطالعه و خوردن صبحانه می پرداخت. از هشت تا دوازده در تجارت خود کار می کرد.

متوجه می‌شوید که چرا این تمرین الگوی دیکنز نامیده می‌شود (با اشاره به اینکه شبحی آینده‌های متفاوتی را به اسکروج نشان می‌دهد) زیرا متوجه می‌شوید که ایده این تمرین این است که خود را هیپنوتیزم کنید تا از دو احتمال بسیار واقعی برای آینده خود آگاه شوید. ، فقط به چیزی فکر کنید که می دانید باید انجام دهید، اما نیستید. سپس با در نظر گرفتن این موضوع، این مراحل ساده را دنبال کنید. مرحله اول: خود را خوب و آرام و آرام کنید.

تصور کنید که چند قدم جلوتر جایی است که مسیر از هم جدا می شود، جایی که مسیر به سمت چپ و به سمت راست می رود. چند لحظه اینجا مکث کنید و فکر کنید. در اینجا، دو مسیر متفاوت، دو احتمال، دو راه وجود دارد که می توانید انتخاب کنید. اگر بخواهید مسیر سمت چپ را انتخاب کنید، زندگی تقریباً همان چیزی است که هست. شما به انجام همان کارها ادامه می دهید، به همان شیوه زندگی می کنید و به همان شیوه ای که انجام می دادید با این کار برخورد می کنید.